بازخوانی بخش اول كتاب قلم سرنوشت اثر زنده یاد جعفر شهری

در این پادكست «كتاب شب» شنونده بازخوانی بخش اول كتاب «قلم سرنوشت» اثر شادروان جعفر شهری با اجرای بهروز رضوی باشید.

این كتاب زندگینامه خودنوشت استاد جعفر شهری است.

جعفر شهری‌باف متولد ۱۲۹۳ در عودلاجان تهران و درگذشته ۶ آذر ۱۳۷۸ در تهران ، از نویسندگان ایرانی و پژوهندهٔ تاریخ تهران بود.

یكی از ویژگی‌های آثار و نوشته‌هایش، استفاده از عبارات و اصطلاحات اصیل و قدیمی تهرانی است.

این كتاب، آخرین اثری است كه شهری پیش از درگذشت در سال ۷۸ نوشته است و با كتاب‌های «شكرتلخ» و «گزنه» تشكیل یك سه‌گانه را از این نویسنده می‌دهد. شكرتلخ، نوشته‌های جعفر شهری درباره دوران كودكی و گزنه نیز شرح دوران نوجوانی اوست كه هر دو در قالب رمان نوشته شده اند. «قلم سرنوشت» درباره دوران میان‌سالی این تاریخ‌پژوه است. شخصیت مادر جعفر شهری به عنوان زنی مقاوم و رنج‌دیده، در این كتاب پررنگ و تاثیرگذار است. به همین دلیل شهری ابتدای كتاب، تقدیم‌نامه‌ای برای این شخصیت نوشته است.

در قسمتی از كتاب «قلم سرنوشت» می‌خوانیم:

اندكی از آفتاب برآمده درِ طرف باغ باز شده پیرمرد لاغرِ اخم‌آلودی كه كت و شلوار توسی رنگ مندرسی بر تن و كراواتِ نارنجی رنگِ گره‌ریزی كه از فشردگی‌اش معلوم بود خیلی وقت است باز و بسته نشده بود بر گردن داشت وارد و یكسره رفته پشت میز قرار گرفت.

فهمیدم آن قسمت محل تزریقات و تازه‌وارد تزریقات‌چی كه آن زمان آمپول‌زنشان میگفتند یا دكتر آن میباشد.

مرد جلنبر دیگری كه فراش و متصدی میز و اطاق بود با دیدن او جلو آمده با رد و بدل كردن سلام دو سرنگ بزرگ و كوچك كه بزرگش به ضخامت خیار نازك و قدش تا یك وجب و از جنس شیشه بود، از داخل جعبه فلزی‌ای درآورده در ظرف آب جوش انداخت و همراهشان دو سوزن كه یكی از سوزن لحاف‌دوزی ضخیم‌تر و از آن بلندتر بود و پشتِ درِ بسته ظرف سرپوشیده كه قال و مقال آن صدا به صدا نمی‌رساند ایستاد و معلوم شد پشت دری‌ها بیمار و او مامور رسیدگی‌شان میباشد.

برنامه «كتاب شب» كاری از گروه اخلاق و زندگی شهروندی است كه شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۲۲:۳۰ الی ۲۳:۰۰ از رادیو تهران