نقاشی خیال با شعر

Gholamreza Aminian
    10
    میانگین پخش
    716
    تعداد پخش
    6
    دنبال کننده
    • 0

    • 4 هفته پیش
    در سینه‌ رازی‌ دارم بنشین ای دوست با تو صحبت نازی دارم چرا هر وقت که شقایق می‌بینم من هم شوق آواز دارم تو بگو ای دوست این چه سری‌ست که من با جهان بیرون دارم چرا هربار که اشک می‌ریزم مثل اینکه هیزم ب...

    در سینه‌ رازی‌ دارم

    بنشین ای دوست با تو ...

    01:44
    • 0

    • 4 هفته پیش
    01:44
    • 8

    • 3 ماه پیش
    صدای پای تو می‌آید گوش کن! ببین دل با یک صدا به چه تاب می‌آید هر چه تا به امروز در سینه ریخته‌ بودم به هیجانی بر روی آب می‌آید کاش کمی باران بیارد‌ خاک کمی بوی نم بگیرد دوست دارم عطر تو را وقتی ر...

    صدای پای تو می‌آید

    گوش کن!

    ببین ...

    02:23
    • 8

    • 3 ماه پیش
    02:23
    • 8

    • 4 ماه پیش
    با چشمان تو می‌بینم، با لبهای تو میخوانم، در نفس‌های تو پیچیده کلاف سردرگم زندگانی‌ ابرهای پریشانیم بر پیشانیم آخر چگونه سرد ‌شودند تا وقتی در پای تو من در حال جا‌نفشانی‌ام با آنکه شب و روز از کوی تو ...

    با چشمان تو می‌بینم، با لبهای تو میخوانم، در نف...

    01:23
    • 8

    • 4 ماه پیش
    01:23
    • 7

    • 5 ماه پیش
    دلم یک سفر می‌خواهد یک سفر دور خیلی دور آنقدر دور که هیچ صدای آشنایی به گوشم نرسد که چه کنم؟ که کمی قدم بزنم کجا؟ در کوچه‌ها، در پس کوچه‌ها، در بازار، در میان حجله‌ها تا کی؟ تا وقتی که خسته شود پایم ک...

    دلم یک سفر می‌خواهد

    یک سفر دور

    خی...

    02:36
    • 7

    • 5 ماه پیش
    02:36
    • 14

    • 6 ماه پیش
    به من بگو چرا؟ جان من، به من بگو چرا؟! نترس این تنها یک شوخی بود دنبال چرایی نیستم راستش را بخواهی دیر زمانی‌ست که دیگر دنبال چرایی نمی‌روم چرایی اصلا چه اهمیتی دارد اما دلم می‌خواهد بدانم برای «که»؟ ...

    به من بگو چرا؟

    جان من، به من بگو چرا؟!

    04:30
    • 14

    • 6 ماه پیش
    04:30
    • 16

    • 6 ماه پیش
    خواب بودم چون جسم مرده‌ای چند صباحی‌ بر دار بودم گمان می‌بردم چون جسم متحرکی دارم بیدار بودم نمیدانستم اما تنها در مسیر باد ایستاده بودم من اسیر پنجه‌های باد بودم و مثل یک ماهی گرفتار تنگ بودم چقدر هم...

    خواب بودم

    چون جسم مرده‌ای چند صباحی‌ بر ...

    02:05
    • 16

    • 6 ماه پیش
    02:05
    • 30

    • 10 ماه پیش
    گمگشته ایستاده‌ام در میان عکس‌های تو کو پس تو، کو آن رخ همیشه خندان تو چگونه من آخر سر کنم با این درد هجران تو چگونه می‌شود فراموش کرد آن شوری که حلقه می‌زد در چشمان تو تا دیروز تو آینه‌ای بودی در مق...

    گمگشته

    ایستاده‌ام در م...

    03:12
    • 30

    • 10 ماه پیش
    03:12
    • 30

    • 10 ماه پیش
    گفت این بوی تن است یا که خون گفتم این بوی زایش است به دیده خون قبضه جان از لحظه لخته شدن یک دریا خون با جیغ و داد و شیحه‌‌‌هایی چون فرود تیشه فرهاد بر بیستون تو از این قصه بخوان شرح مفصل حدیث عشق را گ...

    گفت این بوی تن است یا که خون

    گفتم این بو...

    01:55
    • 30

    • 10 ماه پیش
    01:55
    • 9

    • 11 ماه پیش
    دست‌هایت را میبینم طرح و نقشه‌ات را هم میدانم اما باز من بی‌تابم مثل یک بید من لرزانم سایه‌ات را می‌شناسم طلوعت را بارها و بارها دیده‌ام در غروبت، من جای تو ستاره روی هم چیده‌ام من اینگونه ظلمت را ...

    دست‌هایت را میبینم

    طرح و نقشه‌ات را هم ...

    02:09
    • 9

    • 11 ماه پیش
    02:09
    • 5

    • 11 ماه پیش
    منم منم آمده‌ام خاطره‌ها، فاصله‌ها پشت سرم نهاده‌ام پشت در ایستاده‌ام باز کن، جنت و آب زم‌زم‌ام گرچه هنوز خسته‌ام پیر و پینه بسته‌ام باز توشه‌‌ سفر بسته‌ام طرح سفر برای عمر بسته‌ام حال در پی یک همسفر...

    منم منم آمده‌ام

    خاطره‌ها، فاصله‌ها پشت س...

    03:39
    • 5

    • 11 ماه پیش
    03:39
    • 37

    • 11 ماه پیش
    ای که به کعبه میروی‌ ترسم که خطا میروی کعبه مقصود در تو و تو خوشحال که میروی پیچ زلف‌ یار در دستت تو پی حض کجا میروی کاسه وجودت چنان تنگ که به اشاره‌‌‌ای سر میروی کنار ساحل دریا نشسته ولی به درونش...

    ای که به کعبه میروی‌

    ترسم که خطا میروی

    01:37
    • 37

    • 11 ماه پیش
    01:37
    • 23

    • 1 سال پیش
    پشت سرم سایه‌ای می‌آید بر‌میگردم و نگاهش میکنم در دستش یک سبد است با دو سیب قرمز می‌گویم‌: سیب می‌خواهم سیبی بر‌میدارد و گاز میزند می‌گویم: اما من سیب خواستم! با تعجب نگاهم میکند با انگشتش به خودش و ...

    پشت سرم سایه‌ای می‌آید

    بر‌میگردم و نگاهش...

    01:45
    • 23

    • 1 سال پیش
    01:45
    • 15

    • 1 سال پیش
    زورقی کوچک بر روی دریا‌ سوی کرانه‌ها روانه بود پشتش ساحل خط لبی باریک به رنگ گل لاله بود رفتم و گفتم ای شیخ کجا، نگرانم که تو بیراهه روی ای دریا چنان بیکران است که تو براحتی طعمه شوی عمق این بحر نه ...

    زورقی کوچک بر روی دریا‌ سوی کرانه‌ها روانه بود<...

    02:11
    • 15

    • 1 سال پیش
    02:11
    • 17

    • 1 سال پیش
    می‌بینی؟! هوا دوباره سرد شده آب در برکه یخ بسته، چمن‌زار خالی از چنگ شده شاخه‌ها خشک و ترد، شبیه استخوان‌های قبلِ مرگ شده برگ‌ها روی زمین ریخته و ریز ریز شده، انگار که چند بار چرخ شده دوباره باز زمستا...

    می‌بینی؟! هوا دوباره سرد شده

    آب در برکه ...

    03:01
    • 17

    • 1 سال پیش
    03:01
    • 21

    • 1 سال پیش
    درحالیکه که موهایم را شانه میکنم، بر‌میگردم و به جاده‌ای که از آن آمده‌ام خیره می‌شوم‌. جاده‌ای که هزاران ساعت در اعماق زمان کشیده شده است و می‌رود و می‌رود تا می‌رسد به کوچه‌ها‌ ای صدای‌های خاموش ش...


    درحالیکه که موهایم را شانه میکنم، ب...

    02:57
    • 21

    • 1 سال پیش
    02:57
    • 12

    • 1 سال پیش
    من هرگز ندیده‌ام یا نشنیده‌ام که کسی مرده باشد. آنهایی هم که از قطار زندگی جا‌مانده‌اند تنها از انتخاب کردن باز ایستاده‌‌اند و مشعل‌شان را به دست دیگری سپارده‌اند. هر کدام از ما انباشتی از انتخاب‌های...

    من هرگز ندیده‌ام یا نشنیده‌ام که کسی مرده باشد....

    03:22
    • 12

    • 1 سال پیش
    03:22
    • 11

    • 1 سال پیش
    میخواهم رها شوم در باد از بال و پر زدن برای لحظه‌ای دست بکشم، بیاندازم خودم را در دامان باد تا ببرد مرا هر جا که دلش خواست و من کمی در خود گم باشم میخواهم که اکسیژن‌ در هوا باشم‌ پر شوم در سینه پیرز...

    میخواهم رها شوم در باد

    از بال و پر زدن ب...

    03:43
    • 11

    • 1 سال پیش
    03:43
    • 9

    • 1 سال پیش
    Lost in a jungleYour only companion, your shadowAnd a beating heart in the shape of an arrowDon’t know where to goStanding at a crossroadsHave to choose between two roadsOne goes deep, the other one t...

    Lost in a jungle
    Your only companion, your s...

    02:31
    • 9

    • 1 سال پیش
    02:31
    • 9

    • 1 سال پیش
    تو برایم خواب بودی، ناب بودیمثل یک حس بیداری، مثل پایان یک تنهاییحسی از جنس کامل بودن، کافی بودننمیدانم چه شد آن حس را ، کجا رفتتنها میدانم که پر زد و رفترفت نشست بالای‌ درختی در نزدیکی خانه‌مان‌‌از آ...
    تو برایم خواب بودی، ناب بودیمثل یک حس بیداری، مثل ...
    04:46
    • 9

    • 1 سال پیش
    04:46
    این شعر به زبان آذری است. آهنگ پس زمینه هم "تو فقط باش" نام دارد که خواننده‌اش مازیار فلاحی است. ...

    این شعر به زبان آذری است. آهنگ پس زمینه هم &quo...

    02:57
    • 9

    • 1 سال پیش
    02:57
    • 9

    • 1 سال پیش
    آمدی ای من تو را چشم نگران، ای که در حسرت دیدار تو من شب‌ها چون طفلی گریان کجا بودی ای مه من، ای دلیل کم سو شدن نور دیده‌‌های من بیا بنشین دمی در کنار من، تا بنگری در عمق چشمان من میبینی نقش صورتی را ...

    آمدی ای من تو را چشم نگران، ای که در حسرت دیدار...

    03:39
    • 9

    • 1 سال پیش
    03:39
    • 12

    • 1 سال پیش
    خیال غبارآلود ...

    خیال غبارآلود

    11:38
    • 12

    • 1 سال پیش
    11:38
    • 9

    • 1 سال پیش
    گفتی برو رفتم اما در خواب شدم از پلک‌هایم دو بال ساختم از تو یک فرشته در خیال ساختم آنگاه در میانه آسمان برای یافتنت مشغول پرواز شدم به تو‌ که گفته بودم از بی‌فرشته بودن دگر خسته بودم حال از روی چمن...

    گفتی برو رفتم اما در خواب شدم از پلک‌هایم دو ب...

    05:07
    • 9

    • 1 سال پیش
    05:07
    • 7

    • 1 سال پیش
    خواب پیاله یک روز برف خواهد بارید خیلی عمیق یک روز باران خواهم آمد خیلی شدید مرا در خود فرو خواهد برد این زخم‌های عمیق با درد‌هایی که می‌شوند هر روز تشدید باید رها کنم خود را از افکار پوسیده دفن شده ز...

    خواب پیاله

    یک روز برف خ...

    05:43
    • 7

    • 1 سال پیش
    05:43
    • 8

    • 1 سال پیش
    I’m done with this world. Everyone; young, middle aged and old. And you too, don’t hide, be bold. Everything is highly priced or marked as sold. And where’s your price ticket, you young fellow citizen...

    I’m done with this world. Everyone; young, midd...

    03:00
    • 8

    • 1 سال پیش
    03:00
    غزل و شعر تویی، مرهم و درد همه یکجا تویی نور تویی شمع تویی، دلیل شادی هر جمع تویی مکتب و درس تویی، قلم و جوهر دفتر مشق تویی دلیل گریه‌های‌ بی‌وقت من، باعث جوهر پس‌داده‌ تویی ناز تویی عشوه تویی، افسو...

    غزل و شعر تویی، مرهم و درد همه یکجا تویی
    نو...

    02:39
    • 8

    • 1 سال پیش
    02:39
    • 6

    • 1 سال پیش
    چگونه می‌شود گفت آن جمله (دوستت دارم) را ویران‌ کرد، دوباره چید و بنا کرد این واژه‌های بهم پیوسته را و در جهانی به این آشفتگی، منتظر گذاشت جان‌های آکنده از درد و رنج را چگونه می‌توان زیر باران راه ر...

    چگونه می‌شود گفت آن جمله (دوستت دارم) ...

    02:40
    • 6

    • 1 سال پیش
    02:40
    • 5

    • 1 سال پیش
    گفت عاشقم گفتم در عاشقی زیرکی رسم نیست در خرابات گفتن دوستت دارم شرم نیست ناباوران را که به کوی دل راه نیست چشم‌ها دو حلقه‌چاه نیست گوش‌ها در و دروازه شهر نیست در غبغبه‌ها‌جریان باد آیین زار نیست شب‌‌...

    گفت عاشقم

    گفتم در عاشقی...

    01:33
    • 5

    • 1 سال پیش
    01:33
    • 5

    • 1 سال پیش
    برای خاطر تو آمده‌ام برای دیدنت کوههای بلند را پیموده‌ام، قله‌های پنهان‌شده زیر چتر ابر را، صخره‌های روشن‌شده از تابش خورشید را، گردنه‌های پیچیده در همهمه باد را، دشت‌های مملو از برف را، رودهای‌ در خو...

    برای خاطر تو آمده‌ام

    برای دیدنت کوههای ب...

    02:00
    • 5

    • 1 سال پیش
    02:00
    صدای زوزه گرگ در باد می‌آید از دور شبهی‌ می‌بینم ‌ سایه ترس و وحشت می‌آید با قدم‌هایی رقص‌کنان خنده‌هایی مست‌کنان صنمی می‌آید و چه با جنم می‌آید با زولف‌هایی پریشان، چشمانی درخشان ابلیس بزرگ می‌آید ...

    صدای زوزه گرگ در باد می‌آید

    از دور شبهی‌...

    04:30
    • 7

    • 1 سال پیش
    04:30
    • 7

    • 1 سال پیش
    جمعه عصر بود، خسته، کلافه و دلتنگ بودم. مثل همیشه کولم رو انداختم رو دوشم و زدم به کوه. چند ساعتی راه رفتم تا رسیدم به یه گردنه بسیار زیبا تا اومدم بشینم یهو یکی به من گفت سلام! برگشتم و دیدم یه گل سر...

    جمعه عصر بود، خسته، کلافه و دلتنگ بودم. مثل همی...

    07:30
    • 7

    • 1 سال پیش
    07:30
    • 9

    • 1 سال پیش
    اوشاقلیق ( این شعر به زبان آذری است) ...

    اوشاقلیق ( این شعر به زبان آذری است)

    02:02
    • 9

    • 1 سال پیش
    02:02
    • 7

    • 1 سال پیش
    I feel motions, flatters of a silent bird flying over far oceans As our bird presses the air down, the sound of her wings travels miles beyond before entering my body and making my imagination to shin...

    I feel motions, flatters of a silent bird flyin...

    02:30
    • 7

    • 1 سال پیش
    02:30
    شرُشرُ ناودون تو از من از شرُشرُ ناودون بپرس، اینکه آب بارونه یا برفه هیچ مپرس تو دل فقط به دریا بده، سفارش فال به هر کی حسود و رمال نده آخه کدوم یک از اینا حباب زندگی رو دور پای عنکبوت زیر آب دیده تو...

    شرُشرُ ناودون

    تو از من ...

    02:39
    • 7

    • 1 سال پیش
    02:39
    • 8

    • 1 سال پیش
    رقص قاصدک اگر انتظار تو مرا نکشد، تمنای شکستن سکوت شبم با ضرب‌‌های آهنگین صدای تو همچون بادی که در گوش قاصدک آواز می‌خواند، هر روز ذهن مرا را چنان به وجد خواهد آورد که تکه تکه‌های ‌افکار ‌آشفته‌ام‌ را...

    رقص قاصدک

    اگر انتظار تو...

    03:05
    • 8

    • 1 سال پیش
    03:05
    رویای بر روی آب از که بگویم از چه بگویم از کجا شروع کنم کجا تمام کنم این قصه که نه آغازی دارد نه پایانی تو فقط تصور کن که خوابی و می‌پرسند بیداری؟! اما این بار خواب نبود من دیدمش با همین دو چشم خود دی...

    رویای بر روی آب

    از که ب...

    03:29
    • 7

    • 1 سال پیش
    03:29
    در تو می‌بینم نفسم را حرف‌های حبس کرده در قفسم را کلید رهایی کجاست مرز زندگانی از کجا تا به کجاست برق چشمانت، این ابدیت چرا بی‌انتهاست میشنوی ترانه‌های حزن‌انگیز آزادی را التماس‌های گاه و بیگاه زندانی...

    در تو می‌بینم نفسم را

    حرف‌های حبس کرده د...

    01:57
    • 9

    • 1 سال پیش
    01:57
    • 6

    • 1 سال پیش
    درد خوشمزه این درد هم حکایتی غریبی دارد. اول از در دوستی و همدلی وارد می‌شود،  وبعد از مدتی خودش را جای صاحب عزا جا میزند. مثل همان مهمانی که به بهانه دیدار تو با کلی سوقاتی می‌آید ولی بعدش میفهم...

    درد خوشمزه

    این ...

    05:30
    • 6

    • 1 سال پیش
    05:30
    • 6

    • 2 سال پیش
    تو خفه، خاموش در کنج اتاق یک صندلی خالی، روبرویش یک تابلو با مضمون آبی نور اتاق میآید از گوشه این تابلو به پهنای صورتی غرق در شادمانی کنارش یک چای دم‌نوش و کتابی برای قلقک هوش صدای درون چه؟ می‌توان ‌...

    تو خفه، خاموش


    در کنج اتاق یک...

    02:25
    • 6

    • 2 سال پیش
    02:25
    • 11

    • 2 سال پیش
    آینه در آینه من در شب‌ و شب در سکوت از بغض‌های من که ترانه سرود اشک‌هایم بر شانه‌های که ریخت  گونه‌هایم بر گونه‌های که سایید که اینگونه خواب از چشمان من ربود در خواب‌هایم مجنون مرد صحنه است در ...

    آینه در آینه


    من در شب‌ و شب ...

    01:12
    • 11

    • 2 سال پیش
    01:12
    • 5

    • 2 سال پیش
    راهبه یادت میاد اومدن بهار رو، روییدنا بوسیدنای ناب رو یا شلوغی خیابونا تو شبا، هیاهوی مردم تو کوچه و بازارا، بوی خاک بلند شده از بارونا یا غنچه‌های شمعدونی‌ بازنشده تو تاقچه، برف‌های هنوز آب‌نشده تو ...

    راهبه

    یادت میاد اومدن ب...

    06:29
    • 5

    • 2 سال پیش
    06:29
    • 10

    • 2 سال پیش
    در مسیر باد در مسیر باد، هیاهوی بی‌پایان زندگی چو توفندی بی‌تاب مردمی را می‌بینم در حال فغان، داد و بیداد درخت زندگی‌شان شکسته زیر فشار دایمی چرخش باد ریخته بر روی زمین میوه‌های باغ جوانیشان، فریاد ...

    در مسیر باد

    در مسیر باد، هیاهوی بی‌پای...

    02:28
    • 10

    • 2 سال پیش
    02:28
    • 9

    • 2 سال پیش
    گاهی دلت رو بزن به دریا، پای برهنه راه برو رو شنای صحرا. نگو نفسمو بند میاره هواش یا کف پامو خط میندازه خاراش یا موهام شن میره لاهاش لبات اگه ترک ورداشت واسه اینه که نشونه‌های کویر همینطور بی‌ریاست. ...

    گاهی دلت رو بزن به دریا، پای برهنه راه برو رو ش...

    05:06
    • 9

    • 2 سال پیش
    05:06
    • 5

    • 2 سال پیش
    روزگار جوانی به که گذرد به خامی و از سر نادانی چو زمستان پیری گرم نشود به صد چوب دانایی حیف همه فرصت‌های نادانی که دیروز بر باد دادی حال مپرس از من ره آزادی، دیرزمانیست که وادادی ترسم زان روز که نهیب ...

    روزگار جوانی به که گذرد به خامی و از سر نادانی<...

    02:12
    • 5

    • 2 سال پیش
    02:12
    • 4

    • 2 سال پیش
    Beep! I’m in a bush, singing a song from an old man who lived on this land but died of a white man’s gunshot wound. He felled from the first round while his son collecting seeds around. Roo, roo, roo....

    Beep! I’m in a bush, singing a song from an old...

    03:10
    • 4

    • 2 سال پیش
    03:10
    • 4

    • 2 سال پیش
    در نظرگاه خیالم آوازی خوش آمد از کوه طور بر من افتاد مرا هم شاید زان نصیبی رسد کرور خفته‌ای بیدار شد و با من گفت از اسرار سرور کان برخیز بر این هیبت نیست جز امیال غرور فردا چو‌ برآید از پس افکار باطل ...

    در نظرگاه خیالم آوازی خوش آمد از کوه طور

    02:19
    • 4

    • 2 سال پیش
    02:19
    • 7

    • 2 سال پیش
    به ناقوص جان پروانه‌ را با شمع سوزان آشنا کنید گر پرسیدند ز قصدتان آن صدا‌ها را خاموش کنید در سوختن مجنون به دور لیلی هیچ دردی نیست جا دارد این گفته را هر شب رنگ روی آب کنید رفت آن زمان که گرگ بیچاره ...

    به ناقوص جان پروانه‌ را با شمع سوزان آشنا کنید<...

    04:08
    • 7

    • 2 سال پیش
    04:08
    در جستجوی زندگی، مستی بوی خوش جاودانگی شنیدن نغمه‌های دلدادگی زیر باران با ابرهای ساختگی با هر قهقهه‌‌‌ کودکان من رقص‌کنان، همه از سر شیدایی خیره‌مانده چشم من بر این همه زیبایی، با تم کبریایی لرزش انگ...

    در جستجوی زندگی، مستی بوی خوش جاودانگی

    ش...

    03:27
    • 4

    • 2 سال پیش
    03:27
    • 21

    • 3 سال پیش
    دیده‌ها پر خون‌رخصارها محزون گلوها پاره از فزونی جنون درون انسان، قاصر از ابعاد این قساوت در حمام فین کنون حین سکون سقوط در پی هبوط از بام اهلیت با شکستن استخوانهای‌ استاد فنون سلب حیات با نیت کسب غنو...

    دیده‌ها پر خون‌رخصارها محزون

    گلوها پاره ...

    02:54
    • 21

    • 3 سال پیش
    02:54
    • 5

    • 3 سال پیش
    نام و رسم آنکسی‌ که دلشخوش به باقی است ساقی است مرا چشمداشتی به باقی نیست سرخوشم ز هر چه از ساقی است این تن و چشم و گوش و بینی‌ که بینی همه از عاریت است چو بازگردانی آنچه ماند تمثالیست که نشاناز خطاط ...

    نام و رسم آنکسی‌ که دلشخوش به باقی است ساقی است...

    03:18
    • 5

    • 3 سال پیش
    03:18
    shenoto-ads
    shenoto-ads