- 13
- 5 روز پیش
یکی از رفیقان شکایتِ روزگارِ نامساعد به نزد من آورد که کفافِ اندک دارم و عیالِ بسیار و طاقتِ بار فاقه نمی‌آرم و بارها در دلم آمد که به اقلیمی دیگر نقل کنم تا در هرآن‌صورت که زندگانی کرده شود، کسی را ب...
یکی از رفیقا...
10:20
- 13
- 5 روز پیش
10:20
- 13
- 6 روز پیش
یکی از وزرا معزول شد و به حلقهٔ درویشان درآمد. اثر برکتِ صحبتِ ایشان در او سرایت کرد و جمعیّتِ خاطرش دست داد. مَلِک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود. قبولش نیامد و گفت: معزولی به نزد خردمندان بهت...
یکی از وزرا ...
05:00
- 13
- 6 روز پیش
05:00
- 18
- 1 هفته پیش
یکی از پادشاهانِ پیشین در رعایتِ مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند.چو دارند گنج از سپاهی دریغدریغ آیدش دست بردن به تیغراوی: مجید غفارنیاسه تار: استاد احمد عب...
یکی از پادشاهانِ پیشین...
03:44
- 18
- 1 هفته پیش
03:44
- 21
- 1 هفته پیش
یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود و در پایان مستی همی‌گفت:ما را به جهان خوش‌تر از این یک‌دم نیستکز نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست...راوی: مجید غفارنیاسه تار: استاد احمد عبادی...
یکی از ملوک را شنیدم ک...
05:45
- 21
- 1 هفته پیش
05:45
- 13
- 2 هفته پیش
یکی از ملوکِ بی‌انصاف پارسایی را پرسید؛ از عبادت‌ها کدام فاضل‌تر است؟ گفت: تو را خوابِ نیم‌روز تا در آن، یک‌نفس خلق را نیازاری.راوی: مجید غفارنیاسه تار استاد احمد عبادی...
یکی از ملوکِ...
02:52
- 13
- 2 هفته پیش
02:52
- 13
- 2 هفته پیش
درویشی مُسْتَجاب‌الدَّعوة در بغداد پدید آمد. حَجّاجِ یوسف را خبر کردند. بخواندش و گفت: دعایِ خیری بر من بکن. گفت: خدایا! جانش بستان. گفت: از بهرِ خدای این چه دعاست؟ گفت: این دعایِ خیر است تو را و جمله...
درویشی مُسْت...
03:06
- 13
- 2 هفته پیش
03:06
- 23
- 2 هفته پیش
بر بالینِ تربتِ، یحیی، پیغامبر عَلَیْهِ‌السّلامُ، معتکف بودم در جامع دِمشق که یکی از ملوکِ عرب که به بی‌انصافی منسوب بود اتّفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست.راوی: مجید غفارنیاسه تار اس...
بر بالینِ تر...
04:19
- 23
- 2 هفته پیش
04:19
- 7
- 2 هفته پیش
یکی از ملوکِ عرب رنجور بود در حالتِ پیری و امیدِ زندگانی قطع کرده، که سواری از در درآمد و بشارت داد که فلان قلعه را به دولتِ خداوند گشادیم و دشمنان اسیر آمدند و سپاه و رعیّتِ آن طرف بجملگی مطیعِ فرمان...
یکی از ملوکِ...
03:44
- 7
- 2 هفته پیش
03:44
- 7
- 2 هفته پیش
هرمز را گفتند: وزیرانِ پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟ گفت: خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که مَهابتِ من در دلِ ایشان، بی‌کران است و بر عهدِ من اعتمادِ کلّی ندارند. ترسیدم از بیمِ گزندِ خویش آهنگِ هل...
هرمز را گفتن...
03:11
- 7
- 2 هفته پیش
03:11
- 7
- 2 هفته پیش
پادشاهی با غلامی عَجَمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمی‌گرفت و عیشِ مَلِک از او مُنَغَّص بود...
پادشاهی با غ...
04:00
- 7
- 2 هفته پیش
04:00
- 38
- 2 ماه پیش
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دستِ تطاول به مال رعیّت دراز کرده بود و جور و اذیّت آغاز کرده. تا به جایی که خلق از مَکایدِ فعلش به جهان برفتند و از کُرْبَتِ جورش راهِ غربت گرفتند. چون رعیّت کم شد، ا...
یکی را از مل...
05:30
- 38
- 2 ماه پیش
05:30
- 20
- 2 ماه پیش
سرهنگ‌زاده‌ای را بر در سرایِ اُغْلُمُش دیدم که عقل و کِیاستی و فهم و فِراستی زاید‌الوصف داشت، هم از عهدِ خُردی آثارِ بزرگی در ناصیهٔ او پیدا...راوی: مجید غفارنیاسه تار: استاد احمد عبادی...
سرهنگ‌زاده‌ا...
04:21
- 20
- 2 ماه پیش
04:21
- 26
- 2 ماه پیش
طایفهٔ دزدانِ عرب بر سرِ کوهی نشسته بودند و منفذِ کاروان بسته، و رعیّتِ بُلْدان از مَکایدِ ایشان مرعوب و لشکرِ سلطان مغلوب. به‌حکمِ آنکه مَلاذی مَنیع از قلّهٔ کوهی گرفته بودند و مَلجأ و مأوای خود ساخت...
طایفهٔ دزدان...
08:53
- 26
- 2 ماه پیش
08:53
- 23
- 2 ماه پیش
ملک‌زاده‌ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادران بلند و خوب‌روی، باری پدر به کراهت و استحقار درو نظر می‌کرد، پسر به فراست و استبصار به جای آورد و گفت: ای پدر کوتاهِ خردمند به که نادانِ بلند. نه...
ملک‌زاده‌ای ...
06:22
- 23
- 2 ماه پیش
06:22
- 29
- 2 ماه پیش
یکی از ملوکِ خراسان محمودِ سبکتگین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده مگر چشمان او که همچنان در چشم‌خانه همی‌گردید و نظر می‌کرد. سایر حکما از تأویل این فروماندند مگر درویشی که به ...
یکی از ملوکِ...
03:26
- 29
- 2 ماه پیش
03:26
- 80
- 2 ماه پیش
پادشاهی را شنیدم به کشتنِ اسیری اشارت کرد. بیچاره در آن حالتِ نومیدی مَلِک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن، که گفته‌اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید...راوی: مجید غفارنیاسه تار: استا...
پادشاهی را ش...
04:35
- 80
- 2 ماه پیش
04:35
توضیحات
روایت حکایت های گلستان سعدی با صدای مجید غفارنیا
دسته بندی
رده سنی
محتوای تمیز
کامنتی ثبت نشده است
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است